سیاره شازده کوچولو

سلام بائوباب ها...

سیاره شازده کوچولو

سلام بائوباب ها...

هذیون خاک خورده

کاش مشکلاتِ روحی هم با قرص حل میشدن،

یا کلا یه ویژگیِ تورو عوض می کردن،
مثلا اگه بیشعور بودی(دور از جون!)، قرصرو میخوردی و میشدی منبع شعور!

یا اگه مثلِ "من" بودی(خیلی دور از جون!!!!)، یه قرص می خوردی و میشدی مثل "تو"!...


اصلا "من" قشنگ نیست، نه اینکه قشنگ نباشه ها...

فقط بعضی اوقات به این نتیجه می رسم که باید بذاریش جلوی درِ ورودیِ ایستگاه مترو، اونم از نوعِ صادقیه اش!

نظرات 3 + ارسال نظر
رهگذر پنج‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:36 ب.ظ

شازده کوچولو چرا انقدر بی اعتماد به نفسی؟!
مگه اون "تو" چی داره که حاضری خودت نباشی و مثل اون باشی؟!

"تو" چیزی نداره!
"من" چیزایی دارم که اون نداره و همین باعث شده که "تو" خیلی بهتر باشه!
بحث اعتماد به نفس نیست، بحث فداکاری و از خود گذشتگی رهگذرِ عزیز!
و من در حسرتشم که کاشکی منم اون چیزایی که "تو" نداره رو نداشتم!

کلفت الممالک دوشنبه 30 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 06:49 ب.ظ

چیزی که من داره = X
چیزی که تو داره = Y
چیزی که بقیه دارن = Z! ± Y ± X

چیزی که من میخواد داشته باشه = !X + هر چیزِ دیگه ای!

شاید یه دوست پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:19 ب.ظ http://mylittlesong.blogsky.com

سلام شازده کوچولو
هذیون گفتن رو دوست دارم.. حس خوبی به آدم دست میده.. نمیدونم دقیقا چرا؟

سلام
وقتی هذیون میگی، هیچکی توجه نمی کنه بهت، واسه همین میتونی راحت تر حرف بزنی دوستِ من!
به نظرم واسه اینه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد